"من از مصاحبت آفتاب می آیم،
کجاست سایه؟
ولی هنوز قدم گیج انشعاب بهار است
و بوی چیدن از دست باد میآید
و حس لامسه پشت غبار حالت نارنج
به حال بیهوشی است.
در این کشاکش رنگین، کسی چه می داند
که سنگ عزلت من در کدام نقطه فصل است.
هنوز جنگل، ابعاد بی شمار خودش را
نمی شناسد.
هنوز برگ
سوار حرف اول باد است.
هنوز انسان چیزی به آب می گوید
و در ضمیر چمن جوی یک مجادله جاری است
و در مدار درخت
طنین بال کبوتر، حضور مبهم رفتار آدمی زاد است."
ادامه...
خانم دکتر مبارکه
هر چی از بخش روان پزشکی یادگرفته ای به من نیز یاد بده
سلام!
گاهی همیشه سخت می شود...
قشنگ بود.
دعوتید به وبلاگم
مرسی
اگر فقیر به دنیا امدید این اشتباه شما نیست
اگر فقیر از دنیا بروید این اشتباه شماست
بیل گیتس