هنوز نمره ها بهداشت نیومده... نمی دونم چی میشه. بخش چشمم شروع شده و فقط این مدت دارم به این فکر میکنم که چقدر راحت همه چیز داره واسم سمبل میشه و میگذره و هیچی ازشون یادم نمیمونه... تو این مدت انقد تو حاشیه رفتم که فقط میخونم واسه پاسی یا فقط گذروندن و به جلو رفتن و رسیدن به اینترنی... کی فکرشو میکرد انقدر زود بگذره استاجری.. تا اسفند همه واحدام تموم میشه. بعدش فقط داخلی میمونه و یه دنیا حرف واسه گفتنو یه عالمه وقت واسه پره! باید یادم بیاد چرا تلاش کردم؟ انگیزه هام... باید یادم بیاد چطور تلاش میکردم اون روزهای سخت امت علوم پایه! نباید بی خیال شم. حتی اگه شده به احترام همه روزهای سختی که تو اون مدت داشتم....

همه ی تمرکزم شده حاشه های زندگیم... هدف اصلیم یادم رفته و وقتی یادم میاد گاهی اونقدر سرد و خسته ام که حتی بهش فکر هم نمی تونم کنم....که حتی فکر گرفتن کتاب و جزوه ها تو دستمم خستم میکنه... وبعد دراز میکشمو میخوابم تا وقت بگذره.... حوصله هیچ کاری.... حتی موسیقی که عاشقش بودم و میخواستم هیچوقت از دستش ندم....


و حالا وقت اون رسیده که خودمو از باتلاقی که توش گرفتار شدم نجات بدم... باید شروع کنم... و همیشه این شروع بوده که سخت بوده......

نظرات 1 + ارسال نظر
نیلوفر چهارشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 08:48 ب.ظ http://taraneyerahaee.blogfa.com

وایییی عزیزم ..خوبه که داری تنبلی رو کنار میذاری من هرچی میگذره بدتر میشم...واسه پره هم هیچی نخوندم! چون معتقد بودم بیسم قویه! تنبلی کردم نمره ام شد 144 میتونستم به راحتی 160 بگیرم...خیلی افسوس خوردم...کاش یکم آدم شم و بخونم..

آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآفرین..... چه خووووووب شدی...... بیست واقعا قویییییییییی بوده:*

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد